لغتنامه دهخدا
احیون . [ ] (از یونانی ، اِ) در برهان قاطع این کلمه اخبون و اخیون آمده ولی در تحفه ٔ حکیم مؤمن تصریح شده که بحاء مهمله است . و آن کلمه ٔ یونانی و بمعنی رأس الأفعی است و ثمر گیاهی است شبیه بسر افعی وبی ساق و نبات او خشن و باریک و برگش از برگ ابوخلساو کاهو ریزه تر با رطوبتی