لغتنامه دهخدا
ناوانیدن . [ دَ ] (مص ) (از: ناو + انیدن ، پسوند مصدر متعدی ) متعدی ناویدن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). خم کردن . خم دادن . (آنندراج ) (برهان قاطع). خمانیدن . کج کردن . (ناظم الاطباء): تتابع؛ ناوانیدن باد سر گیاه را. (منتهی الارب ). || مانده گردانیدن . (برهان قاطع) (آنندرا