افزاربندیrig 1واژههای مصوب فرهنگستانآمادهسازی و اتصال دکلها و بادبانها و جرثقیلها و دیگر تجهیزات برای انجام عملیات
تجهیزات بافهایrigging 1, rig 2واژههای مصوب فرهنگستانتجهیزاتی نظیر قرقره و واگن که در بینهبَری به کار میرود متـ . تجهیزات کابلی
چرخشنمای انتگرال آهنگrate integral gyro, RIGواژههای مصوب فرهنگستانچرخشنمایی که زاویۀ جابهجایی آن متناسب با انتگرال آهنگ چرخش است، و تنها حول یک محور متعامد آزاد است و حول محور خروجی دارای قید گرانرو است
دکلکارhigh rigger, high climber, head rigger, rigger 3, rig-up manواژههای مصوب فرهنگستانفردی که تاج درختان را میبُرد و آنها را با بافۀ مهار میبندد و برای بینهبَری بافهای آماده میکند
حلقه 4ring 1واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای با دو عمل دوتایی شرکتپذیر موسوم به جمع و ضرب که با عمل جمع یک گروه آبلی است و ضرب نسبت به جمع از چپ و راست توزیعپذیر است
حلقۀ آرتینیArtinian ringواژههای مصوب فرهنگستانحلقهای که هر زنجیرۀ نزولی از آرمانههای آن متناهی باشد
حلقۀ آسیبزادtraumatic ring, traumatic zoneواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از بافت زخمیشده که در نتیجۀ آسیبدیدگی بُنلاد ایجاد میشود