گرفت مرکزیcentral eclipseواژههای مصوب فرهنگستان1. خورگرفت در هنگامی که مرکز خورشید و ماه با ناظر در یک راستا قرار دارند 2. ماهگرفتی که در آن ماه از مرکز سایۀ زمین عبور میکند
گرفتگویش اصفهانی تکیه ای: hâšgira طاری: hâšgat طامه ای: heygit طرقی: hâšgerat کشه ای: hâšga نطنزی: hâšgeret / hišget
گرفتگویش اصفهانی تکیه ای: hâšgira طاری: hâšgat طامه ای: heygit طرقی: hâšgerat کشه ای: bešga نطنزی: hâšgeret
سایه 4umbra 1واژههای مصوب فرهنگستان1. ناحیهای از زمین یا ماه که در هنگام گرفت در تاریکی کامل است 2. ناحیۀ تیرهتر و مرکزی هر لکۀ خورشیدی
کوبالغتنامه دهخداکوبا. (اِخ ) کشوری است جمهوری در امریکای مرکزی که از قسمت بزرگی از جزایر آنتیل تشکیل یافته و در جنوب فلوریداواقع است و 114522 کیلومتر مربع مساحت و 7068000 تن سک
کلیشادواژهنامه آزادکِلیشاد ـ ترکیب و خلاصه شده دو کلمه کُولی و شاد. این اسم به کولی های عشایری که بین شهرهای بزرگ فلات مرکزی و جنوب غربی در تردد بوده اند و با اسکان گرفتن در نزدیگ
نیمسایهpenumbraواژههای مصوب فرهنگستان[فیزیک- اپتیک] قسمتی از سایه که فقط با بخشی از چشمۀ نور روشن شده است [نجوم] 1. ناحیهای که در هنگام گرفت در تاریکی جزئی اطراف سایه است 2. ناحیهای از هر لکۀ خور
بیکینیلغتنامه دهخدابیکینی . (اِخ ) آتول غیرمسکون ، شامل 36 جزیره ٔ کوچک اقیانوس کبیر مرکزی ، جزء جزائر مارشال ، آزمایشهای بمبهای اتمی کشورهای متحده ٔ امریکا در 1946 م . در اینجا ا