شرح دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ح دادن، باز کردن، توصیفکردن، تشریح کردن، توضیح دادن، بیان کردن، تفسیر کردن
شفا دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی درمان کردن، علاج کردن، برطرف کردن، ازبین بردن، ریشهکنکردن، خوب کردن، معالجه کردن، بهبود دادن پرستاری کردن، تیمار کردن، تروخشک کردن، مراقبت ک
شبحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب روح، مومیایی خیال، فانتوم، بختک، اشباح، وهم، پرهیب، خطای باصره، حس ششم
فروغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شفق، طلوع، غروب، تشعشع▼، سرخی، گداختگی، آتش فلورسانس، فسفرسانس نور، تلألو، تابش، آفتابزردی هاله، کورونا شفق قطبی، اُرورا طیف، اسپکتروم، بیناب،
درمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ن، علاج، شفا، چاره، مداوا، معالجه، تیمار، دفع، رفع امداد، کمک پرستاری، تیمار خواص دارویی ◄ دارو▼ طبابت، معاینه، ویزیت، تجویز، هنر پزشکی▼ بهبو
مردگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی درگذشتگان، اموات، شهدا، رفتگان، اسیرخاک، متوفیات قهرمان، شهید نیاکان ◄ ولی شبح، جسد
زندگینامهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه رافی، سرگذشت، اتوبیوگرافی، رزومه، سفرنامه، شرح حال، تذکره، خاطرات، اخبار، احوال، پسزمینه، سابقۀ شغلی، سابقۀ کار خدمت،