جبریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام بری، الزامی، مقدر، گریزناپذیر، مجبوری، اجباری لازم، ملزوم، ضروری، مورد نیاز ناچار، حتمی، یقین، قطعی خودجوش آسمانی
علّیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت فت] علّی موجب، موجد، ایجادکننده، آفریننده، پدیدآورنده، زاینده، مولّد بانی، باعث منجر مؤثر ضروری، واجب، اجباری، الزامی، وادارکننده، اصلی، باارتباط، م