کوکفرهنگ مترادف و متضاد۱. منظم، میزان ۲. بخیه ۳. انتیم، سازگار ۴. روبهراه، روشن ۵. تحریک، خشمگین، عصبی، غضبناک ۶. گنبد ۷. کوکنار ۸. کاهو ۹. آبی، کبود
بو دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. برشته کردن ۲. بویناک کردن ۳. بوی بد پراکندن، بویناک بودن، بوی گند دادن، عفن بودن، گندیده بودن، متعفنبودن