افسونفرهنگ مترادف و متضاد۱. جادو، سحر، طلسم، عزیمت، فسون ۲. تزویر، حیله، دوال، شعبده، مکر، نیرنگ ۳. عشوه، قر، کرشمه
طنزفرهنگ مترادف و متضاد۱. استهزا، فکاهه، فکاهی، مسخره، هزل ≠ جد ۲. ناز ۳. طعنه، سرزنش ۴. طعنه زدن، سرزنش کردن ۵. افسوس کردن، مسخره کردن ۶. ناز
تغابنفرهنگ مترادف و متضاد۱. زیانمندی، زیان، ضرر، غبن ۲. تزویر، حیله، خدعه، دغا، دوال، فریب، فسون، کید، مکر، نیرنگ ۳. افسوس، تاسف، غبن ۴. زیان کردن، زیانمند شدن ۵. غفلت کردن، غفلت ورزیدن
حیله کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. توطئهچیدن، نیرنگ زدن، افسون کردن ۲. چاره کردن، چاره اندیشیدن، تدبیر اندیشیدن، ترفند به کاربردن