ترجمه مقاله

مندک

فرهنگ فارسی معین

(مُ دَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - برابر و هموار گردیده (مکان )، ویران شده ، منهدم گشته . 2 - در فارسی : نابود. 3 - مجاب ، مغلوب . ؛خسته و ~: (عا.) خسته و کوفته .
ترجمه مقاله