ترجمه مقاله

زجر

فرهنگ فارسی معین

(زَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) منع کردن . 2 - راندن ، طرد کردن . 3 - بانگ زدن . 4 - (اِمص .) نهی . 5 - (اِ.) شکنجه ، آزار.
ترجمه مقاله