مایده
لغتنامه دهخدا
مایده . [ ی ِ دَ / دِ ] (از ع ، اِ) مائده . خوان . سفره : چون از انشاد این قصیده فراغ حاصل آمد مایده نهادند مزین به اصناف مطعوم ... (تاریخ بیهق ص 161).
کشیده مایده یک میل در میل
مگس را گاو دادی پشه را پیل .
و رجوع به مائده شود.
کشیده مایده یک میل در میل
مگس را گاو دادی پشه را پیل .
و رجوع به مائده شود.