ترجمه مقاله

طیبات

لغت‌نامه دهخدا

طیبات . [ طَی ْ ی ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طیبة که تأنیث طیب است . یعنی خوشیها، و در تمام معانی با طَیّب متفق میباشد. چیزهای پاکیزه ، و قوله تعالی : و رزقکم من الطیبات ؛ روزی کرد (خدای تعالی ) شما را از ملاذ و مشهیات حلال و پاکیزه . (قرآن 72/16، از تفسیر ابوالفتوح ).کلوا من طیبات ما رزقناکم [ قرآن 57/2 ]؛ بخورید این نعمتهای پاک که شما را روزی کرده ایم . (قصص العلما ص 123). || زنان پاک . زنان پارسا. قوله تعالی : الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات ؛ ابن زید گفت معنی آنست که : زنان ناپارسا مردان ناپارسا را شایند، و مردان ناپارسا زنان ناپارسا را شایند و معنی بر این وجه چنان بود: الزانی لاینکح الا زانیة او مشرکة و الزانیةُ لاینکحها الازان . (قرآن 3/24) او مشرک چه ایشان لایق یکدیگر باشند. و کذلک القول فی الطیبات . (از تفسیر ابوالفتوح ). || خوش طبعیها. ظرافتها. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || چیزهای خوش مطبوع :
زهر از قبل تو نوشداروست
فحش از دهن تو طیبات است .

سعدی .


|| (اِخ ) نام قسمتی از غزلیات سعدی :
چند خواهی گفت سعدی طیبات .

سعدی .


ترجمه مقاله