ترجمه مقاله

طم و رم

لغت‌نامه دهخدا

طم و رم . [ طِم ْ م ُرِم م / رِ ] (از ع ، ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) آب و خاک . || خشک و تر. || کثیر و قلیل . مال بسیار. (غیاث ): جاء فلان بالطم و الرم ؛ ای بالمال الکثیر، و الظاهر ان ههنا یقصد بتمامه :
پس نبیند جمله را با طم و رم
حب» الاشیاء یعمی و یصم .

مولوی .


عقل تو قسمت شده بر صد مهم
بر هزاران آرزو و طم و رم .

مولوی .


ترجمه مقاله