سلحلغتنامه دهخداسلح . [س ِ ل َ ] (اِ) مخفف سلاح ، اسباب و آلات جنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ساز حرب . (ناظم الاطباء) : پس سلح بربندی از علم و حکم که من از خوفی بیارم پای کم .(مثنوی ).