ترجمه مقاله

سبطی

لغت‌نامه دهخدا

سبطی . [ س ِ ] (ص نسبی ) منسوب به سبط. رجوع به سِبْط شود. || یهودی . مقابل قبطی . یکی از اسباط بنی اسرائیل :
گر بمصر اندر بدی او نامدی
وهم از سبطی کجا زایل شدی .

مولوی .


گر نبودی نیل را آن نور دید
از چه قبطی را ز سبطی میگزید.

مولوی .


می شنیدم که درآمد قبطئی
از عطش اندر وثاق سبطئی .

مولوی .


ترجمه مقاله