ترجمه مقاله

انشار

لغت‌نامه دهخدا

انشار. [ اِ ] (ع مص ) زنده گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). زنده کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ) (مصادر زوزنی ). || اره کردن . (یادداشت مؤلف ): الرخام ، حجر... یقطع من معادنه و ینشرو ینجر. (ابن البیطار ذیل رخام از یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله