ترجمه مقاله

اعتیاض

لغت‌نامه دهخدا

اعتیاض . [ اِ ] (ع مص ) به عوض خواستن آمدن . || عوض گرفتن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عوض بستدن . (المصادر زوزنی ). چیزی را بجای چیزی گرفتن . (از اقرب الموارد). || عوض دادن . در این لفظ یاء بدل از واو است . (از لطائف غیاث اللغات ) (آنندراج ).
- اعتیاض فرستادن ؛ عوض دادن . بدل دادن . پاداش دادن :
زین سبب نبود ولی را اعتراض
هرچه بستاند فرستد اعتیاض .

مولوی .


ترجمه مقاله