پریخوانیلغتنامه دهخداپریخوانی . [ پ َ خوا / خا ] (حامص مرکب ) تسخیر جن . افسونگری . عزیمت خوانی : در پریخوانی یکی دل کرده گم بر نجوم آن دیگری بنهاده سُم .مولوی .