ترجمه مقاله

مسبع

لغت‌نامه دهخدا

مسبع. [ م َ ب َ ] (ع اِ) محل سبع و جانوران درنده . ج ، مَسابع. (ناظم الاطباء) :
آنکه سنت با جماعت ترک کرد
در چنین مسبع ز خون خویش خورد.

مولوی .


و رجوع به مسبعة شود.
ترجمه مقاله