لخچلغتنامه دهخدالخچ . [ ل َ خ َ / ل َ ] (اِ) لخج . زاک سیاه رنگ رزان بود. (اوبهی ). زاج سیاه و اشخارباشد که آن را قلیا گویند. (برهان ). زاک زرد است چون با مازو جفت شود رنگ سیاه دهد. رجوع به لخج شود.