عظاظ
لغتنامه دهخدا
عظاظ. [ ع ِ ] (ع مص ) همدیگر را گزیدن . (منتهی الارب ). به معنی عضاض است . (از اقرب الموارد). || با هم سختی کردن . (منتهی الارب ). سخت گردیدن در جنگ : عاظّ القوم ؛ در جنگ سخت شدند و بسختی جنگیدند. (از اقرب الموارد). مُعاظّة. و رجوع به معاظة شود.