ترجمه مقاله

عزائم

لغت‌نامه دهخدا

عزائم . [ ع َ ءِ ] (ع اِ) عزایم . ج ِ عزیمة. (اقرب الموارد) (دهار) (منتهی الارب ). رجوع به عزیمة شود. اراده ٔ قوی . قصد. آهنگ : عرفت اﷲ بفسخ العزائم و نقض الهمم (نهج البلاغه )؛ خداوند را از گسیختن اراده ها و تصمیمات و نقض کردن همت ها و قصدها شناخته ام . که رایهای وی دیگر بود و عزائم وی . (تاریخ بیهقی ص 115). معالی خصال ملوک اسلاف ... قبله ٔ عزایم میمون داشته است . (کلیله و دمنه ). عزایم شاهانه را بامداد فتح مبین ... مؤید گردانیده . (کلیله و دمنه ). آن لایق تر که به امضای عزائم در امور مبهم و مهمات معظم تعجیل فرموده نشود. (سندبادنامه ص 257). روایع اقبال طلایع عزایم او را استقبال می نمود. (جهانگشای جوینی ). چون نوبت زوال دولت ایشان دررسید نه حیلت و عزایم و آراء ایشان را دستگیری توانست کرد و نه غلبه ٔ... (جهانگشای جوینی ). حوادث دهر بوقلمون مطابق و موافق عزائم همایون ... بود. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ). || آن آیات قرآنی که بر آفات رسیدگان خوانند به امید به شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آیات قرآن مجید که برای شفای بیمار خوانند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) :
آفات دیو را بفضایل عزایمند
وَاعراض علم را بمعانی جواهرند.

ناصرخسرو.


- عزائم السجود ؛ سوره هایی از قرآن مجید که سجده ٔ واجب در آنهاست . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). چنانکه گویند: لیست سجدة «ص » من عزائم السجود؛ یعنی سجده ٔ سوره ٔ «ص » از سجده های واجب نیست ولی پیغمبر (ص ) به پیروی از داود (ع )سجده ٔ آن را بجای می آورد. (از منتهی الارب ).
- عزائم اﷲ ؛ فرایضی که خداوند آنها را بر بندگان خود واجب کرده است . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
- عزائم المغفرة، عزائم الغفران ؛ اعمال و خصالی که بدان مغفرت مؤکد گردد. (منتهی الارب ) : از حضرت خواجه عزیزان علیه عزایم الغفران منقول است . (انیس الطالبین ص 47).
|| افسونها. (منتهی الارب ). افسونهاو ادعیه که برای احضار جنیان و پریان خوانند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). هیپنوتیزم . (یادداشت مرحوم دهخدا) :
چو هنگام عزایم زی معزم
به تک خیزند ثعبانان ریمن .

منوچهری .


ترجمه مقاله