طیور
لغتنامه دهخدا
طیور. [ طُ ] (ع اِ) ج ِ طیر. پرندگان . مرغان . جج ِ طائر : الا آنک او را باد و دیو و پری و وحوش و طیور در فرمان بود و مرا نیست . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
بدام زلف تو گه آدمی و گاه ملک
گهی وحوش گرفتار و گه طیورانند.
بدام زلف تو گه آدمی و گاه ملک
گهی وحوش گرفتار و گه طیورانند.
حکیم حاذق (آنندراج ).