ترجمه مقاله

دبور

لغت‌نامه دهخدا

دبور. [ دَ ] (ع اِ) باد پس پشت ، خلاف صبا. (منتهی الارب ). باد مغرب . (بحر الجواهر). باد قبله . ج ، دُبُر. (مهذب الاسماء).باد فرودین . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). باد پس پشت یعنی بادی که از مغرب بطرف مشرق وزد. باد پس . مقابل باد برین . مقابل صبا. بادی که از سوی قبله آید. بادی که از جانب مغرب و قبله بطرف مشرق جهد. (مقدمه ٔ ترجمان القرآن جرجانی ). بادی که از جانب مغرب سوی مشرق وزد و صبا بعکس آن است . (کشاف اصطلاحات الفنون ). بادی که از مغرب وزد و این باد را اطبا بد شمارند. و یوسف بن مانع در شرح نصاب نوشته که دبور مأخوذ از دبر است که به معنی پشت باشد و چون این باد از جانب پشت کعبه میوزد این را دبور نام کردند.(غیاث اللغات ). بادیست مخالف باد شمال :
چرا گفت این باد را کاین دبور
چرا گفت آن باد را کان صباست .

ناصرخسرو.


هر بلندی که لنگ و لوک شدست
از پس و پیش آن قبول و دبور.

مسعودسعد.


باد قبول اقبال امیرنصر از جهت لطف الهی بوزید و به دبور ادبار لشکر منتصر را در خاک ریخت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 184).
شکل وی نابسوده دست صبا
شبه وی ناسپرده باد دبور.

؟ (از کلیله ).


گه شناس قبول از دبور بی خبری
گه تمیز قبل از دبر نمیدانی .

خاقانی .


این شمال واین صبا و این دبور
کی بود از لطف و از انعام دور.

مولوی .


زآن شناسی باد را که آن صباست
یا دبورست این بیان آن خفاست .

مولوی .


از جنوب و ازشمال از دبور
باغها دارد عروسیها و سور.

مولوی .


مست می هشیار گردد از دبور
مست حق ناید بخود از نفخ صور.

مولوی .


|| در اصطلاح صوفیه صولت دماغیه بهوای نفس و استیلای آن بحیثیتی که صادر شود از شخص چیزیکه مخالف شرع است و مقابل اوست صبا که عبارت از قبول است . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
ترجمه مقاله