حورالعین
لغتنامه دهخدا
حورالعین . [ رُل ْ ](ع اِ مرکب ) به معنی زنان سپیدپوست فراخ چشم ، چه حورجمع حوراء است و حوراء به معنی زن سپیدپوست که موی سر و سیاهی چشمش بغایت سیاه و پوست بدنش بغایت سپید باشد و عین جمع عیناء است و لفظ عیناء به معنی زن فراخ چشم . (غیاث ) (آنندراج ). حور به تنهایی یا بصورت مرکب در فارسی بصیغه ٔ مفرد استعمال میشود :
کوهسار خشینه را به بهار
که فرستد لباس حورالعین .
نه در قبیله ٔ آدم که در بهشت خدای
بدین کمال نباشد جمال حورالعین .
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگروقت جان دادن تو باشی شمع بالینم .
از پی آنکه بدین خدمت نزدیکترند
بر غلامانش همی رشک برد حورالعین .
رجوع به حور شود.
کوهسار خشینه را به بهار
که فرستد لباس حورالعین .
نه در قبیله ٔ آدم که در بهشت خدای
بدین کمال نباشد جمال حورالعین .
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگروقت جان دادن تو باشی شمع بالینم .
از پی آنکه بدین خدمت نزدیکترند
بر غلامانش همی رشک برد حورالعین .
رجوع به حور شود.