ترجمه مقاله

بگ

لغت‌نامه دهخدا

بگ . [ ب َ / ب ِ ] (ترکی ، اِ) مأخوذ از بیک ترکی و در سابق یکی از القاب بزرگ بوده که به امیران و سرداران میداده اندمثل آنکه اخیراً در ممالک عثمانی چنین بود و پادشاه را خان و سردار بزرگ را بگ می گفته اند ولی الحال از القاب پست بشمار آید. (ناظم الاطباء). مخفف بیگ ترکی بمعنی امیر است . (غیاث ) (آنندراج ). بزرگ :
بوالبشر کو علم الاسمابگ است
صدهزاران علمش اندر هر رگ است .

مولوی .


ترجمه مقاله