یقین
/yaqin/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. علم و اطلاع که پس از بررسی و استدلال و برطرف شدن شک و گمان حاصل شود.
۲. (صفت) امری که واضح و ثابت شده باشد.
۳. (قید) بیشکوشبهه؛ بیگمان.
۴. (تصوف) ایمان قلبی به عوالم غیب بدون هیچ شک و تردیدی.
〈 یقین داشتن: (مصدر لازم) به راستی و درستی دانستن؛ مطمئن بودن.
〈 یقین دانستن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) مطمئن بودن.
〈 یقین کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) باور کردن و بیگمان پذیرفتن؛ مطمئن شدن.
〈 بهیقین: [قدیمی] یقیناً.
۲. (صفت) امری که واضح و ثابت شده باشد.
۳. (قید) بیشکوشبهه؛ بیگمان.
۴. (تصوف) ایمان قلبی به عوالم غیب بدون هیچ شک و تردیدی.
〈 یقین داشتن: (مصدر لازم) به راستی و درستی دانستن؛ مطمئن بودن.
〈 یقین دانستن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) مطمئن بودن.
〈 یقین کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) باور کردن و بیگمان پذیرفتن؛ مطمئن شدن.
〈 بهیقین: [قدیمی] یقیناً.