پوییدن
/puy(')idan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. دویدن.
۲. بهشتاب رفتن.
۳. به هر سو رفتن و جستجو کردن: ◻︎ به گرد او نرسد پای جهد من هیهات / ولیک تا رمقی در تن است میپویم (سعدی۲: ۵۲۶).
۲. بهشتاب رفتن.
۳. به هر سو رفتن و جستجو کردن: ◻︎ به گرد او نرسد پای جهد من هیهات / ولیک تا رمقی در تن است میپویم (سعدی۲: ۵۲۶).