پردل/pordel/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهشجاع؛ دلیر؛ دلاور؛ باجرئت؛ نترس: ◻︎ فروهشته بر سر دو مشکین کمند / که کردی بدان پردلان را به بند (فردوسی۲: ۲۵۶۴).