نگارین
/negārin/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. رنگین؛ هر چیز رنگآمیزیشده.
۲. آرایششده؛ نقشدار: ◻︎ حاجت به نگاریدن نَبوَد رخ زیبا را / تو ماه پریپیکر زیبا و نگارینی (سعدی۲: ۶۰۰).
۳. (اسم) [مجاز] معشوق و محبوب خوبرو.
۲. آرایششده؛ نقشدار: ◻︎ حاجت به نگاریدن نَبوَد رخ زیبا را / تو ماه پریپیکر زیبا و نگارینی (سعدی۲: ۶۰۰).
۳. (اسم) [مجاز] معشوق و محبوب خوبرو.