26 فرهنگ

نکس

/naks/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. سرنگون کردن؛ نگونسار کردن؛ برگرداندن و سرازیر کردن چیزی.
۲. سر خود را از خواری به زیر افکندن.
۳. عود کردن مرض.