نقل
/naql/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. جابهجا کردن چیزی؛ از جایی به جای دیگر بردن.
۲. سخنی را که از کسی شنیده شده برای دیگری بیان کردن.
۳. (اسم) سخن؛ حرف.
۴. ترجمه.
۲. سخنی را که از کسی شنیده شده برای دیگری بیان کردن.
۳. (اسم) سخن؛ حرف.
۴. ترجمه.