26 فرهنگ

نشف

/našf/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

به خود کشیدن و فروکشیدن آب یا رطوبت چیزی، مثل به خود کشیدن جامه عرق بدن را و به خود کشیدن حوض یا زمین آب را.