26 فرهنگ

نسق

/nasaq/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. نظم‌وترتیب.
۲. روش.
۳. مجازات؛ کیفر.
⟨ نسق کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز] سیاست کردن؛ تنبیه کردن؛ کیفر دادن.