مجرد
/mojarrad/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. بدون همسر.
۲. (قید) تنها.
۳. (فلسفه) آنچه منزه از ماده باشد، مانند عقول و ارواح.
۴. [قدیمی] برهنه؛ عریان.
۵. [قدیمی] خالی.
۲. (قید) تنها.
۳. (فلسفه) آنچه منزه از ماده باشد، مانند عقول و ارواح.
۴. [قدیمی] برهنه؛ عریان.
۵. [قدیمی] خالی.