ترجمه مقاله

لباب

فرهنگ فارسی عمید

۱. برگزیده و خالص از هرچیز؛ لب.
۲. (اسم) مغز چیزی، مانندِ مغز بادام، گردو، و امثال آن‌ها.
۳. (اسم) عقل.
ترجمه مقاله