قلاووز
/qalāvu(o)z/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. پیشرو لشکر.
۲. رهبر؛ راهنما؛ دلیل راه: ◻︎ اندرآمد چون قلاووزی به پیش / تا برد او را بهسوی دام خویش (مولوی: ۸۳).
۲. رهبر؛ راهنما؛ دلیل راه: ◻︎ اندرآمد چون قلاووزی به پیش / تا برد او را بهسوی دام خویش (مولوی: ۸۳).