26 فرهنگ

قریب

/qarib/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. [مقابلِ بعید] نزدیک.
۲. (ادبی) در عروض، یکی از بحور شعر بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن فاعلاتن».
۳. [قدیمی] خویش؛ خویشاوند.