قبض
/qabz/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. نوشته یا سندی که در مقابل تحویل پول یا چیز دیگر از کسی بگیرند.
۲. (پزشکی) یبوست؛ خشکی رودهها.
۳. (اسم مصدر) گرفتن.
۴. (اسم مصدر) تنگ کردن.
۵. (اسم مصدر) گرفتگی.
۶. (اسم مصدر) (ادبی) در عروض، اسقاط حرف پنجم ساکن چنانکه از مفاعیلن حرف یا ساقط شود و نقل به مفاعلن گردد.
۲. (پزشکی) یبوست؛ خشکی رودهها.
۳. (اسم مصدر) گرفتن.
۴. (اسم مصدر) تنگ کردن.
۵. (اسم مصدر) گرفتگی.
۶. (اسم مصدر) (ادبی) در عروض، اسقاط حرف پنجم ساکن چنانکه از مفاعیلن حرف یا ساقط شود و نقل به مفاعلن گردد.