فحل
/fahl/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. ویژگی جنس نر از هر حیوانی.
۲. (صفت) [قدیمی، مجاز] دانا؛ خردمند.
〈 فحول شعرا: [قدیمی، مجاز] شاعران چیرهدستی که هنگام معارضه با شاعران دیگر، چیره میشوند.
۲. (صفت) [قدیمی، مجاز] دانا؛ خردمند.
〈 فحول شعرا: [قدیمی، مجاز] شاعران چیرهدستی که هنگام معارضه با شاعران دیگر، چیره میشوند.