ترجمه مقاله

فایق

فرهنگ فارسی عمید

۱. برگزیده؛ برتر.
۲. چیره؛ مسلط.
⟨ فایق آمدن (شدن): چیره شدن؛ برتری یافتن.
ترجمه مقاله