26 فرهنگ

غمزه

/qamze/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. اشاره با چشم و ابرو.
۲. برهم‌ زدن مژگان از روی نازوکرشمه: ◻︎ فغان از آن دو سیه‌زلف و غمزگان که ‌همی / بدین زره ببُری و بدان زِ رَه ببَری (عنصری: ۳۴۹).