26 فرهنگ

عقر

/'aqr/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. مجروح ساختن.
۲. پی کردن؛ دست و پای شتر را بریدن.
۳. بازداشتن از رفتار.
۴. نازا شدن زن.