عذرا
فرهنگ فارسی عمید
۱. بکر؛ دوشیزه.
۲. (صفت) [مجاز] ویژگی سخنی که پیش از آن گفته نشده؛ سخن تازهآورده.
۳. [مقابلِ نهان] پیدا؛ آشکار.
۴. (قید) بهتنهایی؛ تنها.
۲. (صفت) [مجاز] ویژگی سخنی که پیش از آن گفته نشده؛ سخن تازهآورده.
۳. [مقابلِ نهان] پیدا؛ آشکار.
۴. (قید) بهتنهایی؛ تنها.