طمطراق
/tomtorāq, tamtarāq/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. کرّوفرّ.
۲. نمایش شکوه و جلال؛ خودنمایی.
۳. (اسم صوت) [قدیمی] سروصدا: ◻︎ چند حرف طمطراق و کاربار / کار و حالِ خود ببین و شرم دار (مولوی: ۱۲۹).
۲. نمایش شکوه و جلال؛ خودنمایی.
۳. (اسم صوت) [قدیمی] سروصدا: ◻︎ چند حرف طمطراق و کاربار / کار و حالِ خود ببین و شرم دار (مولوی: ۱۲۹).