طعن/ta'n/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. = طعنه۲. [قدیمی] نیزه زدن.〈 طعن کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] سرزنش کردن؛ عیب کردن؛ ملامت کردن.