26 فرهنگ

شنار

/šanār/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. عار؛ ننگ؛ زشت‌ترین عیب.
۲. شوم؛ نامبارک: ◻︎ زآنکه بی‌شُکری بُوَد شوم و شنار / می‌برد بی‌شکر را در قعر نار (مولوی: ۷۳).