شرف
/šaraf/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. بزرگوار شدن؛ بلندقدر شدن؛ بلندمرتبه شدن.
۲. علو؛ مجد؛ بزرگواری؛ بلندی قدر و مرتبه؛ بلندی حسب و نسب.
۳. آبرو.
۴. (اسم) (نجوم) [مقابلِ هبوط] محلی در منطقهالبروج که سیاره در آن تٲثیری قوی دارد.
۲. علو؛ مجد؛ بزرگواری؛ بلندی قدر و مرتبه؛ بلندی حسب و نسب.
۳. آبرو.
۴. (اسم) (نجوم) [مقابلِ هبوط] محلی در منطقهالبروج که سیاره در آن تٲثیری قوی دارد.