26 فرهنگ

شارق

/šāreq/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. برآینده.
۲. تابنده؛ تابان و درخشان.
۳. (اسم) خورشید هنگامی که برآید؛ آفتاب.