شاباش
/šābāš/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. خوشباش؛ احسنت؛ آفرین: ◻︎ گفت شاباش و بدادش خلعتی / گوهر از وی بستد آن شاه و فتی (مولوی۱: ۹۰۱).
۲. (اسم) پولی که در مجلس جشن و شادمانی به نوازنده و بازیگر میدهند یا بر سر عروس و داماد نثار میکنند.
۲. (اسم) پولی که در مجلس جشن و شادمانی به نوازنده و بازیگر میدهند یا بر سر عروس و داماد نثار میکنند.