26 فرهنگ

شاباش

/šābāš/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. خوش‌باش؛ احسنت؛ آفرین: ◻︎ گفت شاباش و بدادش خلعتی / گوهر از وی بستد آن شاه و فتی (مولوی۱: ۹۰۱).
۲. (اسم) پولی که در مجلس جشن و شادمانی به نوازنده و بازیگر می‌دهند یا بر سر عروس‌ و داماد نثار می‌کنند.